ببخش نميدونم اينا چيجوري ارسال شد

خيلي دوستت دارم حتي با اينكه نديدمت

ميبوسمت

كمكم كن

اي خدا كمكم كنننننننننننننننن

اي خدااااااااااااااااااااااااااااااااااا

كمكم كن بيوفايي اونو فراموش كنم

اي خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

سلام
چه اشک بريزي چه بغضت را فرو ببري ، روزها مي آيند و ميروند و ستاره ها به چشمک زدن خويش مشغولند .... ميدانم دل عاشق پر از درد و رنجه و گاهي شادي لحظه اي براي ديدن معشوق ... اما عزيزکم اشک را براي کسي بريز که لايق اشکهايت باشه دل را براي کسي بگذار بطپد که جرئت دست گذاشتن برآن دل را براي آرام کردنش داشته باشد و فکرت را براي کسي بر نقره گون گونه ي ستاره گان بنشان که ارزش ديدن چشمک ستاره ات را داشته باشد. دست حق يارت مهربانم

سلام عزيزم

خيلي خوشحال شدم از اشناييت

اي كاش تنها بودم و به اندازه زجري كه اين مدت كشيدم واست اشك ميريختم تا شايد اين بغضي كه داره خفم ميكنه .......

من هنوز نتونستم فراموشش كنم و نميتونم

اما سعي ميكنم حالا كه منو بتو حواله كرده تورو به جاش ..........

واسم دعا كن

روزگاريست كه من در پي عشق

به سر كوچه ي مرموز وفا مي نگرم

وبه هر حال در اين كوچه كه با رد تو ماءنوس شده

من به خاموشي اين خاطره ها مي نگرم

من به خاموشي يك مشت صدا

كه تو را به سوي خود مي خواند

من به خاموشي صد وعده ي پوچ

سلام

چرا اينجا هنوز به روز نشده؟؟

حالتون خوبه؟

يا علي

چه زود گذشت خدايا...!

من نشاني از تو ندارم اما نشاني ام را براي تو مي نويسم: درعصرهاي انتظار،به حوالي بي کسي قدم بگذار! خيابان غربت را پيدا کن و وارد کوچه پس کوچه هاي تنهايي شو! کلبه ي غريبي ام را پيدا کن، کناربيدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهاي رنگي ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خيس پنجره برو! حرير غمش را کنار بزن! مرا مي يابي

من لينکتون کردم

من نشاني از تو ندارم اما نشاني ام را براي تو مي نويسم: درعصرهاي انتظار،به حوالي بي کسي قدم بگذار! خيابان غربت را پيدا کن و وارد کوچه پس کوچه هاي تنهايي شو! کلبه ي غريبي ام را پيدا کن، کناربيدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهاي رنگي ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خيس پنجره برو! حرير غمش را کنار بزن! مرا مي يابي

من لينکتون کردم