سلا م دوباره....اين بار خاک بارون زده آمده تا رقص قلم پاکترين دختر دنيايم را به تصوير بکشه....مهتاب از پس تمام گناهانش دل خوش کرده به نگاه آسماني ساجده و خدايي که به برکت حضور دخترم اين کلبه را که پر از گناه است مورد عذابش قرار نمي دهد...اين بار دخترکم دست به قلم برده و منتظر باران محبتت مانده...خاک پايت سرمه ي چشم....مهتاب...عابري از کوچه درختي