سلام
چقدر تلخ و گزنده!
سلام ...
بايد بگم كه دقيقا حقيقت بود اين ماجرا و گفتگو....
كه فكر كنم در خيلي از زندگي ها اتفاق ميافته ...
واقعا فكر خيلي جالب و خوبي كرديد كه داريد حرفهاي ديگران رو هم ميزاريد تو وبلاگتون ...عاليه ...
موفق باشيد ..
التماس دعا ..
يا علي
به روزم
دستورالعمل اخلاقي از بزرگترين معلم
دلم به اين همه آيينه رو نخواهد كرد.بجز نگاه تو را جستجو نخواهد كرد.پرنده اي كه گرفتار پرزدن باشد. به آب و دانه و آواز خو نخواهد كرد.بيا مسافر چشمم كه هيچ حادثه اي.نگاه پنجره را زير و رو نخواهد كرد.به غير نام تو اي التهاب روحاني.دلم براي سرودن،وضو نخواهد كرد.عزيز غايب من اي هميشه در خاطر.بجز تو را دل من آرزو نخواهد كرد........_ضمن سلام و خسته نباشيد اميدوارم حالتون خوب باشه...از شما و دوستانتون دعوت ميكنم به اپديت جديد ادمكها با حضوري سبز و نظراتي پربار تشريف بياريد و محفل مارو رونق ببخشيد....بابهترين ارزوها براي شما....ياحق
چقدر تلخ مينويسيد.
اسم وبلاگ رو عوض كنيد و بذاريد زهر مار!!!!
خواهي نشوي رسوا...!!
سلام دوست عزيز
از اينكه ما رو قابل دونستيد و به ما سر
زديد متشكرم
مطلب زيبا و خوبي بود همانند وبلاگتون