سلام
صاحبدلان
اين سايت مجموعه گرد آوري اشعار عارفانه و عاشقانه شعراي قديم وجديد است
واين بار با اشعار :
"مجنون دل افكار " و " مجنون جگر خون"بروزم.
منتظر حضور سبز ونظرتان هستيم
دکتر مجتبي کرباسچي
سلام مهربون
اپ كردم خوشحال ميشم اگه بياي
من آپم سر بزني خوشحال ميشم
سلام ...حال شما ؟
بله واقعا زيبا بود ..
و كتاب خوبيه ....
كاش .... بله ..شايد عشق را فقط پيامبر فهميد و خدايش و..
آه ... پس من چگونه اميدوار باشم ...
عشق ديگر سادگي هايش را از دست داده ...
كسي نيست ...
كاش ...
من به چه اميدي زنده ام ؟
در اين ورطه ي خشک ، و موجي از بي احساس ها .
و مدتهاست اين عبارات بي معنا و بيهوده را تکرار مي کنم ...
و ديگر اين حرف ها رنگي ندارد ...
ديگر از اين خلوت کردن ها به تنگ آمده جانم .
آيا همگان خداي خود را يافته اند و من بي خدا مانده ام؟
التماس دعا
ممنونم كه به كلبه حقير من سر زديد
متن خيلي زيبايي بود
من آپم سر بزني خوشحال ميشم در ضمن من شما رو لينك كردم اگر مايليد اسمش عوض بشه خبرم كنيد
شاد باشيد
وبلاگ بسيار زيبايي دارين
خوشحال ميشم به كلبه حقير من سر بزنيد و نظرتون رو در مورد تبادل لينك بگيد
سلام مهربان. نوشته هايت را خوب مرور كردم. نوشتن برايم سخت است زيرا لبريز از گريه ام. اما عشق نبايد يك طرفه باشد. دلي كه در اون عشق نباشد دل نيست. چطور مي تواني دلي را دوست داشته باشي كه هيچ احساسي نسبت به شما ندارد. عشقهاي واقعي هيچ وقت كمرنگ نمي شوند و با تبي از بين نمي رود. شايد حكمت خداوند در اين بود كه جدا شويد. زيرا هرچه از دوست رسد نيكوست. شايد بارها در زندگي مشترك خود با همسرم به خود گفته ام اگر ذره اي خيانت از او ببينم براي هميشه از زندگي او مي روم . زيرا عقيده دارم كه شرط عاشق نيست با يك دل دو دلبر داشتن...بهترين كار براي شما اين است كه از زندگي خود در حال حاظر لذت ببريد و با بچه هايتان با عشق زندگي كنيد نگذاريد زماني بگذرد و بر اين روزها حسرت بخوريد كه چرا زندگي را بركام خود و فرزنداتان تلخ كرده ايد. الخيرو في ما وقع. خير در چيزي است كه اتفاق افتاده است. در پناه خداوند متعال زندگي شادي داشته باشيد. الهم عجل لوليك الفرج. خدانگهدار
با نام خدا و سلام
من وقتي صاحبدلي پيدا مي كنم آرام مي گيرم. وقتي هم زباني مي يابم خدا را شكر مي كنم. اما آيا مي داني برخي مياند ما را مسخره مي كنند؟ مي گويند: مگر خدا زن است كه عاشقش هستي يا از عشق به او سخن مي گويي. خدا مولا(ارباب) است و ما عبد(نوكر). ما را اهل بدعت مي خوانند و مي گويند: بايد توبه كنيد. و هزار بد و بيراه نثار ما مي كنند. چكار بايد كرد؟ نمي دانم آنان خدا را چه موجودي معرفي مي كنند؟ آيا نبايد به خدا محبت داشت و به او عشق ورزيد؟ آيا لزوماً كسي كه به او محبت و عشق ورزيده مي شود زن است و شهواني؟ نمي دانم آنان آيات و روايات را نخوانده اند كه سخن از عبادت عاشقانه و محبت و عشق مؤمنان به خدا سخن مي رود: و الذين آمنوا اشدّ حباً لله....
سرت را درد نياورم. خدا توفيقات شما را افزون سازد.
قلبي خواهان عشق