سلام به شما دوست خوبم ببخشيد اين چند وقت دير به دير بهتون سر زدم وبلاگ بازي بزرگان دوباره به روز شد با مطلبي تحت عنوان
اين ديگه باز نيست
در نظربازي ما بي خبران حيرانند من چنينم که نمودم دگر ايشان دانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولي عشق داند که دراين دايره سرگردانند
سلام
متن انتهاييت زيبا بود
اين مخاطب مي تونه براي هر كس يه معني داشته باشه
السلام عليک يا سيدنا المظلوم يا اباعبدالله!
ياران شتاب کنيد... قافله در راه است. ميگويند که گناهکاران را نميپذيرند. آري! گناهکاران را در اين قافله راهي نيست... اما پشيمانان را ميپذيرند. آدم نيز در اين قافله ملازم حسين است که او سرسلسلهي خيل پشيمانان است و اگر نبود باب توبهاي که خداوند با خون حسين ميان آسمان و زمين گشوده است، آدم نيز دهشت زده و رها شده و سرگردان، در اين برهوت گمگشتگي واميماند.
ما راه تــو انـتـخـاب کرديم حسين
از غـيـر تو اجـتنـاب کرديم حسينما را اگر از حساب پروايي نيست
روي کرمت حساب کرديم حسين
خلاصه.... خوبي و بدي ديديد حلال کنيد! اگه حرفي نا به جايي شنيديد ، اگه نتونستم انتظاراتتون رو خوب برآورده کنم و... اگه ته دلتون به هردليلي ناراحتي و دلخوري نسبت به محمدعلي(ايران اسلام) داريد حلال کنيد... راست ميگيد!! به اين آسوني که نميشه... اين همه اذيتتون کردم، حالا با يک حلاليت ساده ميخوام همه من رو ببخشيد!!! اما انسان جائز الخطاست... يک زيارت عاشورا در اون خيابون بهشتي به نيابت از همه ميخونم! شما هم حلال کنيد.
يا علي
به روزم
با اجازهي آقام امام رضا!
سلام دوست عزيز
با اينكه در نيافتم كه مخاطب كيست و يا چيست اما متن معترضانهي آرام زيبايي بود يعني اينكه اعتراض در عين آرامش و اين به نوعي يك پارادوكس است و من پارادوكس را دوست دارم.
دوست شما دنيا.
دوباره سلام
اولا ممنون كه سر زديد
بعدشم من واسه اينكه براتون سؤال نشه يه توضيح كلي درباره ي ممكو اون گوشه ي وبلاگ تو قسمت توضيحات نوشتم
اما بازم اين زير مي نويسم: