تسبیح دیجیتال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 


به رفيقا گفته ام هوا منو خيلي داري؟؟
ابروم و نبري بيشتر از اينا. اقا جون

دوست دارم نگات کنم يک بار تو دنيا .اقا جون
چي ميشه جمالتو کنم تماشا .اقا جون

دلخوشيم اينه تو رو امروز و فردا ببينم
اي خدا مردم از اين امروز و فردا .اقا جون

مگه چيزي کم ميشه يک روز بيايي نگات کنيم
با يک جرعه کم نميشه اب دريا .اقا جون

به جون حسيني که هر دوتامون دوستش داريم
واسه ديدنت نمي شناسم سر از پا. اقا جون

به خوبا سر ميزني مگه بدا دل ندارند
يک سر هم به ما بزن به اسم خوبا .اقا جون

اقا من دست خالي امدم دست منو دامان تو
با چشم گريان امدم لطف تو احسان تو

گر منو رها کني تو رو رها نميکنم
من گدايي توام عزيز دلم اشنايي توام عزيز دلم؟؟
التماس دعا

در رواياتي آمده است که پيامبر يکبار پس از بازگشت از جنگ با تجاوزکاران، به خانه فاطمه عليها‌السلام وارد شد و ديد بانوي بانوان پرده‌اي به در خانه نصب نموده و دو نور ديده‌اش «حسن و حسين» را نيز که کودک بودند، با دو دستبند ساده نقره‌اي آراسته‌تر ساخته بود. پيامبر کنار در خانه نشست و پس از ديدار عزيزانش بي‌ آن که وارد خانه گردد بازگشت.

فاطمه‌ عليها‌السلام به اين انديشه رفت که چرا اين بار پيامبر خدا بسان گذشته وارد خانه نشد؟ و از پس اين انديشه بود که پرده را پايين آورد و دستبندها را از دست‌دو کودک پرشکوه خويش گشود و همه را به حضور پيامبر فرستاد.

پيامبر گرامي نيز آنها را گرفت و به يکي از ياران به نام «ثوبان» داد تا به فرد بينوايي انفاق کند. و آنگاه فرمود: اينان خاندان گرانقدر من هستند. من خوش ندارم که اينان بهره‌هاي پاک و پاکيزه خويش را در زندگي دنيا مصرف کنند و دستور داد که «ثوبان» دو دستبند و يک گردن‌بند ساده و ارزان براي آنان خريداري کند . ولادت با سعادت گوهر گرانقدر صدف گيتي ، دخت نبي مکرم اسلام حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها و روز مادر گرامي باد ..ضمنا با مطلبي تحت عنوان"چقدر در کوتاه کردن عمر والدين خويش سهيم هستيم" به روزم

سلام

كاش همه ي عشق ها واقعي باشن

كاش عاشق شدن رو تجربه كنيم

سقوط ناگهانى و تصادفى سيب ، نيوتن را متوجه جاذبه زمين كرد. چرا ديگران كه بارها اين حادثه را ديده بودند متوجه اين قانون نشدند؟

هر گاه آدمي در جايگاه معنوي خود بايستد، تمامي حق خود را از اين خزانه ي عظيم نعمت مي ستاند.تنها راهزني که دار و ندار آدمي را به يغما مي برد، انديشه هاي منفي خود اوست....سلام.اميدوارم حالتون خوب باشه.وبلاگ ادمکها با موضوعي ديگر اپديت شد.منتظر حضور گرم شما و دوستانتون هستيم..شاد باشيد و پاينده.


درختان بيد را كه در زير بار برف كمر خم كرده . بنگر.. :">
>كه چه استوار ايستاده اند. :">

>و در باورشان.زندگي جاري است.. :">
>و ميدانند كه دستي سبز سرشار از زلال باران. :">

>در راه است.:">
> آمين.

تا ديداري گرامي بدرود.
دعا كن اين بار كه امدم با دلي شادمان
و سرشار از لطف و مهرباني ان مهربان دوست

بر گردم..انشاالا.

كمترين همه سلطان عشق


وقتي بيايي اسمان هوس باريدن ميكند.
مثل باراني. كه وقتي مي ايي.
.هر چه كينه و كدورت است از ياد ميبرد.
ميشود.همه مهر و همه عاطفه
ميبارد تا زمين تشنه سيراب شود.
سبز شود ارام شود و پر از گياهان
كه انان نيز شكوه خلقت اند و زيبايي زمين.
وقتي مي ايي دلم ارام مي شود.
دل شوره هايم گم مي شوند
.مي روند جايي كه پنداري هرگز انگاري نبودن.
هرگز.جانم را نمي خريدن.
هرگز در هزار توي اندوه رهايم نميكردن.
وقتي تو مي ايي خورشيد جور ديگري مي تابد.
يك جور اشنا تر از هر روز.
با شكوه تر . درخشنده تر وسيع تر و كسترده تر.
وقتي مي ايي. من چه بگويم.
كه وقتي ميايي دلم چگونه مي شود.
از عاشق جز اين نگاه گناه است.
اي مهرباني سرشار باز هم بيا.؟
بيا و هميشه در همسايگي دلم خانه كن.
كمك كن تا مثل هميشه همه را دوست تر بدارم.
كمك كن. كسي با كسي جز از تو برايم سخن نگويد.
تو كه مهمان دلم باشي همه دوست هستند.
همه بي كينه اند. همه بخشنده و بزرگ دل اند..
همه هميشه عاشقانه. به هستي مي نگرند.
پس مباد كه بروي از سرزمين دلم.
كه با تو جهان را در حيرت يگانگي خويش.مبهوت ميكند.
بيا و بمان كه اين دل..
تشنهءمهرباني و عاطفه است.؟؟

زنده باشي عزيز گل. بزرگوار دوست داشتني.
اميدوارم صدف دلت
پرباشه از گوهر هاي سلامتي تندرستي
بيمار منو هم دعا كن عزيز كه ان بالانشين در سايه سار خودش
بگير و دست رحمت و شفا را هديه كنه به خودش و ما...(همسرم)

تو را دوست مي دارم.[گل]
در كوچه باغها بوي ليمو مي آيد[گل]
بوي سيب گلاب
بوي ريحاني كه در لا به لاي ذهنم مي بارد.[گل]
و مرا سر شار از پروانه مي كند
بهار را با تو شكوفه مي زنم
و سفره هفت سين من
پر از پيچگ و ياس مي شود[گل]
تو را از خدا عيدي گرفتم
لاي يك نيلوفر آبي
رو به سوي طلوعي زرد و نمناك
هنگامي كه عطر نعنا در فضا مي رقصيد.[گل]
و من به شفافيت تو اقتدا كردم
تو را دوست مي دارم.
به مردم مردابهايم سنگ مي اندازم
هر لحظه ام را جلوي قدمهايت قرباني مي كنم[گل]
و در تلاطم سرخي كه سا خته اي باران مي كارم.
تو را دوست مي دارم[گل]
آن زمان كه در جمعيت اندوه مرا به نام خواندي[گل]
و مرا با روح نجيب آيينه پيوند زدي
ديگر هر غروب، رو به قبله اي كه هميشه نوراني است[گل]
به احترامت سكوت مي كنم.?حالا ببين![گل]
يك كبوتر ديگر در من مي رويد[گل]

...............................

.تقديم به يکي از عزيزانم. که اين روزا محتاج دعاي خير شما دوستان هستش؟اري التماس ميکنم اونو از دعاي خير خودتان فراموش نکنيد.؟[ناراحت][ناراحت][خجالت][خجالت]
.....[گل]
خوش ان رندي که چو پياله گرفت ..[گل]
نخست ياد حريفان خسته جان افتاد. ???[ناراحت][ناراحت]

+ علي 

عجب عشق مقدس و ستودني اي داري . اگر عشقي كه بدان پايبندي عشقي واقعي باشد(كه هست) بسيار مقدس و ارزشمند است و اميد آنكه او هم بتواند چون تو باشد .

پاسخ

شايد نتونيد باور كنيد اما پايبندي من به اين عشق مقدس كه هديه اي بود از جانب خداوند براي من با تمام سختي ها و مشكلاتش آنقدر هست كه به جرآت ميگويم حاضرم جان در رهش بسپارم . اورا از جان بيشتر دوست ميدارم . بودن من ، و رگ و ريشه ي من با او جان ميگيرد بااو نفس ميكشم . تا جان در بدن دارم او در جان من است . و منهم اميدوارم . او باشد من هستم .