سلام
بنازم به عشقي كه وقتي عاشقش زياد ميشه آدم بيشتر حال ميكنه. البته درسته كه آدم لحظات تنهاييش رو هم ميخواد اما اينقدر بسيط و بزرگه كه با هزاران عاشق سرگشته باز هم يك كنج خلوت برات درنظر ميگيره!!
گفتم كه دلم هست به پيش تو گرو
دل بازده ، آغاز مكن قصه ي نو
افشاند هزار دل ز هر حلقه ي زلف
گفتا كه دلت بجوي و بردار و برو!!
يا علي
اَيْنَ الرّجَبيّون؟