این قطعه ای رو که می نویسم از وبلاگ صفیرصبح برداشتم امیدوارم ازم دلخور نشه آخه خیلی قشنگ بود و با وصف حال من و دل من حسابی جور جور بود . خواستم شما مهربونا هم بخونین و ازش فیض ببرین.
زائری بارانی ام آقا به دادم می رسی؟
بی نهایت خسته ام،تنها ،به دادم می رسی؟
گرچه آهو نیستم ،اما پر از دلتنگیم
ضامن آهوی دلها یِ رمیده تو به دادم می رسی؟
من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام
هشتمین دردانهُ زهرا به دادم می رسی؟
اینروزا سفر عشق و تولد عشق بیداد میکنه . تولد حضرت معصومه (س) و تولد برادر گرامی ایشان امام رضا (ع) روز بزرگداشت شیخ مفید و هفته بسیج و تولد دوسه تا از دوستام و ... همه اش شادی آفرین بود .... مبارک باشه .
حالا .....
دیروز تو رو دیدم . آنقدر ذوق مرگ شده بودم که نگو و نپرس . گرچه نتونستم همهُ احساسمو به تو هدیه کنم و همه دلتنگی هامو برات بریزم تو دوری . اما خوشحال بودم که دیدمت . گرچه مثل غریبه ها مجبور شدم بیرون از خونه باهات قرار بزارم و اونجا نمیتونستم جلوی اون همه آدم فریاد دلمو جلوه گر کنم . اما شکر خدا .... وقتی هم که قبل از دیدار: تلفنی گفتی نمیری سفر خیلی خوشحال شدم . آخه از امام رضا خواستم که نری و من بتونم تو رو ببینم . چه زود جوابمو داد .الهی قربونش برم چه مهربونه که جواب این دل عاشق رو زود زود داد .نمیدونم چرا برای این یکی سفرت خیلی دلشوره داشتم و از همیشه بیشتر احساس نگرانی میکردم. مثل اینکه خیری درآن بود که نشد بری...
خیلی وقتت کم بود و مثل همیشه میخواستی زودتر بری و من دلم نمیخواست ازت جدا بشم . بخدا این غریبگی داره منو از پا میاندازه .
=======================================================
بلبلی شیفته می گفت به گل
که جمال تو چراغ چمن است
گفت امروز که زیبا و خوشم
رخ من شاهد هرانجمن است
چون که فردا شد و من پژمردم
کیست آن کس که هواخواه من است
به تن این پیرهن دلکش من
چون گه شام بیایی، کفن است
حرف امروزچه گویی،فرداست
که تورابر گل دیگر وطن است
همه جابوی خوش وروی نکوست
همه جا سرو و گل و یاسمن است
عشق آنست که در دل گنجد
سخن است آن که همی بر دهن است
بهر معشوقه بمیرد عاشق
کارباید،سخن است این،سخن است
می شناسیم حقیقت ز مجاز
چون تو،بسیاردر این نارون است
(( پروین اعتصامی))