به نام خدا

مهربانم! سلام.

اميد كه هميشه عاشق بماني.

من كوچك تر از كوچكي را هيچ گاه در نمازها و نيازهايت فراموش نكن. گداي درگاهم. همه چيزم مي دهند؛ ولي نمي دانم مرا چه مي شود.

نوشته بودي كه كتاب «گنجينه ي لؤلؤ و مرجان» را گشته اي و پيدا نكرده اي. نگرد دوست من؛ نه؛ بگرد. لذت در گشتن و پيدانگشتن است. ببين اگر قمي، بيا به جلسه ي صبح هاي جمعه. خيابان صفائيه، ك 26، ك صفا، پ 7. جمعه ي گذشته از گمگشتگي گفتم و حال كرديم. تا چه قسمت اين هفته مان باشد. باشد؟

اين كتاب را مرحوم پدرم _ قدس سره الشريف _ نوشته است؛ مردي كه گمان مي كنم كسي حتي من او را نشناخت؛ با اين كه شايد من نزديك ترين فرد در خويشانش بودم. شايد هم اشتباه مي كنم!

اين كتاب _ همان گونه كه در پايان هر پستم اشاره كرده ام _ خطي است و هنوز چاپ نشده است. عجله نكن! از 555 اثر ايشان تنها 55 اثر و يا كمي بيش تر چاپ شده است!

مي بيني دانشمندي چقدر سخت است؟ جابر بن حيان حدود 3000 كتاب و رساله نوشت. 500 تاي آن ها در اروپا چاپ شد و در ايران يك نسخه هم پيدا نمي شود!

نگرد؛ نه؛ بگرد؛ كه گشتن و پيدانگشتن زيبا است.

باور نمي كني؟

من كه باور كرده ام.

دوستت دارم.

قربانت!

التماس دعا!

خدا نگهدار دل عاشقت.