مثل یه خورشید قدم به آسمان تاریک قلبم گذاشتی .
قلب مرا پر از نور محبت و عشق خودت کردی .
مثل یه پرنده روی درخت خشک باغ دلم نشستی و آوازت مرا مجنون احساس پاکت کرد.
تو مرا عاشق خودت کردی تو مرا گرفتار خودت کردی .
آمدی و مرا همسفر شهر آرزوها کردی و آرزوهای مُرده ام را زنده کردی .
تو امید و دلگرمی به دلم دادی و در این دنیای فانی و پر از ریا صداقت عشق و مهربانی را در نهادم به ودیعه گذاشتی .
تو مثل شبنم روی گلبرگها بر گلبرگهای پژمرده ام نشستی و تازه ام کردی .
چشمان به غم نشسته ام را که کورسوی امیدی نیز نداشت با چلچراغ عشقت برافروختی و روشنم ساختی .
عزیز دلم تورا و هوای دوست داشتن تو را تا ابد زنده نگه میدارم و با صداقت پاک احساسم حرفهای عاشقانه ام را هرشب به باد میسپارم تا او قاصدک پیامم برای تو باشد .
ای همه وجودم چنان ایثار در عشق تو داشته باشم و چنان از ته قلب دوستت داشته باشم که هرگز نتوانی مرا باز پس دهی .
در این دنیا تنها همین یک دل پاک را دارم که با بلندای بزرگترین عشق به تو تقدیمش کرده ام و میخواهم که تو نیز با احساسی پاک تر و صادق تر به آن وفادار بمانی .
خدایا ، دوستت دارم . دوستت دارم .دوستت دارم